بامداد خبر : «یلدا واژهای سُریانی به معنای زایش است که اگر چه در ادبیات ما جا خوش کرده، اما نام درست این شب همان شب چله است. این نکته هم مهم است که مهر با خورشید یکی نیست، اما متاسفانه پژوهشگران و نویسندگان نسل جدید به اشتباه مهر را به خورشید تفسیر میکنند؛ درحالی که از دید ستارهشناسی مهر پرتویی از نور خورشید است نه خود خورشید، به علاوه مهر بزرگترین ایزد ایرانی است و شب چله هم زادروز این ایزد ایرانی است.»
«مردم شب را تا صبح بیدار میماندند به پاس اینکه ایزد مهر که ایزد عهد، پیمان، مهربانی، داد و فروتنیست در گرگ و میش بامدادی متولد میشود به همین علت شب چله مانند جشنهای نوروز و مهرگان نزد ایرانیان دارای اهمیتی خاص بوده است، اما مردم ایران امروز از موضوع شب چله تنها همان مباحث ستارهشناسی را میدانند که شب چله بلندترین شب سال است، زیرا موضوع تولد ایزد مهر بعد از برافتادن ساسانیان که این رسم اندکی کمرنگ میشود از یاد توده مردم میرود.»
«ابوریحان بیرونی آورده است که نام اولین روز دی ماه، خور روز یا خرمروز است که در واقع روز خورشید است. به همین دلیل هم پژوهشگران نسل جدید گمان میکنند شب چله مربوط به زادروز خورشید است. در اوستا هم ما یشت مهمی در ستایش مهر داریم.»
در روزگار بسیار کهن شب چله مردم در آتشکدهها و گاه خانهها گرداگرد آتش جمع میشدند و تا بامداد بیدار میماندند تا زایش مهر را مشاهده کنند. همچنین این جشن یک جشن فصلی است، همانند جشن نوروز که اول فروردین، جشن تیرگان اول تیر، جشن مهرگان اول مهر و شب چله هم با اول دی همبستگی دارد همه این جشنها، جشن اعتدالین هستند اما جشنهای تیرگان و مهرگان به انگیزه اسطورههای آرش وکاوه همان زمان باستان به جای یکم ماه، دهم جشن گرفته شده و تغییر تاریخ میدهند اما تاریخ جشن نوروز و شب چله تغییر نکرده است.»
«بعد از شب چله است که انقلاب زمستانی آغاز شده و هوا رو به سردی میرود و ما میگوییم چله بزرگ و چله کوچک. از اول دی ماه تا ۴۰ روز چله بزرگ نام دارد که تا ۱۰ بهمن هوا به شدت سرد است، ۱۰ بهمن جشن سده آغاز میشود که پایان سرمای شدید است و در نور و گرمای آتش جشن گرفته شده و پاس داشته میشود. از ۱۰ بهمن تا ۲۰ اسفند چله کوچک است که به تدریج از سرمای هوا کاسته شده و شبها کوتاهتر میشود تا به بهار و نوروز میرسیم. از طرف دیگر شب زایش مهر، هنگام پدیداری نور است که پس از تاریکی و گذر از یک شب سرد متولد میشود.»
رسوم برپایی شب چله در ایران
«در شب چله هم مانند سایر جشنهای ایرانی خوان (سفره) چیده میشده که بر آن میوههای تر و تازه، آجیل، آش، انار، هندوانه، سیب، به، انگور، شیرینی و … میگذاشتند، در این میان، اما انار از همه مهمتر بوده است به این دلیل که رنگ آن نماد فراز آمدن خورشید در غروب آفتاب است که در آئین مهر از جایگاه والایی برخوردار است، از طرف دیگر انار میوهای سپندینه (مقدس) است و در سنگ نگارههای باستانی این موضوع مشخص است آنچنانکه در سنگ نگارههای تراشیده شده در میراث جهانی پارسه (تخت جمشید) زیر نیزههای سربازان در پلکان کاخ آپادانا تزئیناتی از سیب و انار است که زندهیاد شاپور شهبازی نیز بر آن تاکید کرده است.»
«هندوانه، اما بعدها به این سفره اضافه میشود زیرا هندوانه بومی کشور ما نیست و بخشی از آئین مهر هم نبوده است، اما زمان دقیق اضافه شدن هندوانه به این سفره برای ما مشخص نیست. امروز زرتشتیها نیز هندوانه را بر سر سفره گذاشته و معتقدند که اگر در این شب هندوانه بخورند در زمستان دچار بیماری و سرما خوردگی نمیشوند. بعدها شاهنامهخوانی و حافظ خوانی نیز به این رسوم اضافه شد.»
«در این شب همه به دیدار بزرگترها میروند که در واقع آئین احترام به بزرگترها به عنوان خردمندان و افراد با تجربه است، در این دیدارها داستانهای مادربزرگها و پدربزرگها گفته میشده است.»
«همچنین زرتشتیهای امروز نیایش مهر را که در اوستا نیز آورده شده در شب چله میخوانند، بخشی از این نیایش چنین است، میستایم مهر ایزد را، درود و ستایش میگویم ایزدی را که دارنده دشتهای فراخ است که چراگاههای سبزگون، و گستردهاش بر گاهواره زمین آسایشبخش است. ستایشم پیشکش ایزدی که نگاهبان راستترین گفتار است، که نکوییهایش از شمار فزون است … و با هزار چشم، بینای دورترین دورهاست که همیشه بیدار و بیخواب است… که نگاهبان پیمانهاست، هماره همهجا هست، با آئین دین با شاخههای سبز، ماه را و آن خورشید را، ستارگان و مهر را. به این نکته توجه کنید که دراین نیایش، مهر و خورشید کنار هم آمده است که نشان میدهد مهر و خورشید یکی نیستند و با یکدیگر فرق میکنند.»
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰