” دوست داشتم آهنگ ای ایران را در آسمان اجرا کنم”/شادی یک انتخاب است

 بامداد خبر:لطفا خودتان را معرفی کنید و بگویید که چند سال است  به نواختن موسیقی می پردازید و چه سازهایی را می نوازید

فرشید ساوَر هستم . در شناسنامه فرشید هستم اما به یاد برادری که قبل از من متولد شد اما فرصت زندگی پیدا نکرد من را سعید صدا می زنند. خانوادام اکثراً دستی در موسیقی دارند عمویم لَـلِوا  (۱) می‌نوازد و پدرم که متو لد یکی از روستاهای گرگان است به دلیل علاقه زیاد به موسیقی به ساری مهاجرت کرد تا فعالیت موسیقی خود را آنجا شروع کند . او  موفق می شود در جشنواره های موسیقی مازندران مقام های زیادی کسب ‌کند. و اکنون در کسوت فروشنده لوازم موسیقی فعال است .من هم به تبع پدرم فروشگاه موسیقی دارم و از کودکی درگیر ساز بودم . پدرم به عنوان خواننده بومی مازندران و دوتار نواز از بچگی را ما را با ساز آشنا کرد و این باعث شد گوش ما با موسیقی از کودکی آشنا شود.  خودم هم از ۹ سالگی شروع به آموزش صحیح موسیقی کردم در سال ۶۹ سالهایی که در شهرستان ها کمتر بچه ای  سراغ موسیقی می رفت پدرم برای تشویق به من گفت:  اگر کتاب اول سنتور را تمام کنی برایت دوچرخه می خرم و من به عشق دوچرخه کتاب اول  سنتور را شروع کردم . بعد از ۶ ماه که این کتاب  تمام شد و به دست آوردن دوچرخه سنتور را رها کردم ولی چند سال بعد دوباره کلاس ها  را ادامه دادم و این تا دوران دانشگاه که رشته تحصیلی ام را موسیقی انتخاب کردم ادامه داشت.  در دوران خدمت سربازی با سازهای بادی خصوصاً کلارینت آشنا شدم . وقتی در ساز فروشی کار کنی خواه یا ناخواه با انواع ساز کار می کنی اما فعالیت اصلی من با سازهای سنتور و کلارینت است.

پیام موسیقی برای شما چیست/ شما موسیقی را به میان مردم کوچه و بازار می برید بجای این که انها به کنسرت شما بیایند ،با این رویکرد چه چیزی را می خواهید بگویید

موسیقی برای من هم  از نظر درونی  و هم اقتصادی و اجتماعی خیلی خوب بوده است و هیچ وقت از ورود به این حرفه پشیمان نشده ام .

اما اگر بخواهم در مورد پیام موسیقی خودم حرف بزنم باید اشاره کنم که  وقتی با پدرم  برای اجرای کنسرت های زیادی که اجرا می کردیم روی استیج و بودم دوست داشتم از صحنه پایین بیایم و بروم کنار صندلی تماشاچی ها و از نزدیک برای آنها ساز بزنم که این برایم معنای ارتباط نزدیک تر با مخاطب هایم رامی داد. چیزی که برای من لذت بیشتری داشت.  من دوست دارم موسیقی را اجرا کنم که در دل مخاطب جا داشته باشد در خدمت مردم باشد و حتی دوست دارم موسیقی را برای کسانی اجرا کنم که شاید از خستگی کار زیاد یا ناامیدی با موسیقی من پیام امیدواری و شادی را دریافت می کنند. موسیقی های زیباتری هم هست که روی صحنه اجرا می‌شود و مخاطب هایی که توان مالی مناسبی دارند می توانند از روی صحنه رفتن آنها لذت ببرند . مخاطبی که درگیر مشکلات زندگی باشد کمتر فرصت دارد سراغ موسیقی و شنیدن موسیقی برود؛ بنابراین تصمیم گرفتم من سراغ آنها بروم و برایشان اجرا کنم.

نواختن موسیقی در حال پرواز پاراگلایدر چطور به ذهنتان رسید

مثل همه آدمها پرواز را دوست داشتم اما دوست داشتم بدانم ساز زدن در آسمان چه حسی دارد و چه حسی  به آدم دست می‌دهد . این ایده یک دفعه شکل نگرفت و جز خواسته هایم بود که دوست داشتم به هر شکلی شده آن را  انجام دهم. تربیت درونی ام مرا به انجام  کارهایی که حد اقل یک بار آدم دوست دارد انجام شود تشویق می کند .  از این از این دست اتفاقات که یک باری ها برای من موارد دیگری هم داشته است .  یک بار قله دماوند را فتح کردم ، یک بار با دوچرخه کل ایران را دور زدم و همیشه دوست داشتم این یک بارها در زندگی ام وجود داشته باشند . دوست داشتم یک بار هم پرواز کنم و در آسمان ساز زدن را تجربه کنم که موفق شدم این کار را هم انجام دهم.

انتخاب آهنگ برای من خیلی مهم بود و دوست داشتم آهنگ ای ایران را در آسمان  اجرا کنم.  این تجربه برای من تجربه یک حس غرور آفرین بود تا به ایرانی بودنم افتخار کنم.  به این کمی چاشنی ذوق و شوق را هم اضافه کنید.  چاشنی عشق و علاقه آدم را به حرکت در می آمد و من معجزه عشق را در این راه دیده ام.  عشق، هر نشدی را شدنی می کند . هم برای پروژه پرواز هم برای پروژه شالیزار مشکل ساز زدن داشتم.  این که چطور سنتور را در هنگام ساز زدن نگهدارم یک چالش بود که با صرف چهار یا پنج ماه طرح میز کمری سنتور را آماده و اجرا کردم. اکنون  این طرح  در دست ثبت اختراع است . همه اینها را عشق و علاقه خلق کرد.

شادی ساختار اصلی کارهای شماست در این زمینه توضیح دهید

وقتی مخاطب در فضای مجازی وارد می شود ، مورد هجوم خبرهای ناخوشایند زیادی قرار می گیرد. حتی وقتی چند دقیقه وارد اینستاگرام می شوی خبرهای  گرانی،  مشکلات و از این دست اخبار زیاد است. ما امروز از غم و غصه فراری شده ایم  و بیشتر کپشنهایی که زیر پستها می نویسم  در مورد  این است که باید بیخیال غم و غصه شویم زیرا  هر کاری کنیم این  مشکلات،  هست پس سعی کنیم  کمی رو به جلو حرکت کنیم . این دلیل اصلی این موضوع است که شادی تم اصلی کارهای من شده است. برای اینکه درک کنیم در کنار سختی ها یا غم های روزمره و مشکلات جامعه باید رو به جلو باشیم و تلاش بیشتری کنیم و شادی را بسازیم  زیرا شادی یک انتخاب است. در واقع اگر  خودم هم خیلی شاد نباشم ولی آنقدر تلاش می‌کنیم تا این  شادی را بسازم تا غم و غصه جایش را به شادی بدهد.

چه توصیه ای برای آموزش و اموختن موسیقی برای دوران کرونا دارید

اگر از خودم و خانواده خودم شروع کنم باید بگویم . فرزندم موسیقی کار می‌کند و در این  شرایط  این اتفاق هم به صورت مجازی و  هم به شکل حضوری در حال رخ دادن است. هم خودم در خانه ساز می زنم و هم  فرزندم  و با هم  از این فضا لذت می‌بریم و این فضای شاد را در خانه می سازیم. هزینه کلاس های موسیقی برای بعضی از اقشار جامعه بالاست برای همین من از خودم شروع کردم و کسانی که به من پیام می‌دهند برایشان  آموزش مجازی را با اخلاص کامل و با تمام توان آماده می کنم و با ساختن ویدیو های آموزشی آنها را تشویق می کنم تا موسیقی را ادامه دهند. در مجموع باید بگویم اگر موسیقی در خانواده حضور داشته باشد یک مسکن روحی است و از نظر درونی به آدم قدرت می‌دهد.

(۱ ) لَـلِوا  : نام سازی بادی از جنس نی در فرهنگ موسیقی تبرستان است. این ساز در گیلان و تالش «لَـله» نامیده می‌شود. در فارسی از آن با عنوان «نی چوپان» هم نامبرده‌اند. نام لَـله وا برگرفته از دو واژۀ تبری «لَـله» و «وا» می‌باشد، که لَـله به معنی نی و وا به معنی باد است.