گفت و گویی پیرامون نمایشگاه حجم های استیلیزه شده صالح موسویان

«پرانتز؛ انسان»/گذر به حجم از درگــاه ادبـیات

بامدادخبر – هنر مجسمه سازی مدرن تحت تاثیر دو نگاه به موضوع  “هویت” در قامت نشانگری جغرافیایی کمتر پرداخته است  .دیدگاه ننخست  بیانیه  “باربارا هیپبورت” مجسمه ساز انگلیسی  که راه تجربه گرایی در این زمینه را بر مجسمه سازی بست : ” مجسمه سازی چیزی نیست جز مجسمه سازی و بس” ، عاملی در جهت […]

بامدادخبر – هنر مجسمه سازی مدرن تحت تاثیر دو نگاه به موضوع  “هویت” در قامت نشانگری جغرافیایی کمتر پرداخته است  .دیدگاه ننخست  بیانیه  “باربارا هیپبورت” مجسمه ساز انگلیسی  که راه تجربه گرایی در این زمینه را بر مجسمه سازی بست : ” مجسمه سازی چیزی نیست جز مجسمه سازی و بس” ، عاملی در جهت جزم اندیشی در برخورد با  مجسمه سازی  مدرن .دوم تغییرات اجتماعی در  دهه هفتاد میلادی  به عنوان  دوره ای که هنر بیشتر از هر دوره ای تحت تاثیر سیاست و بازار بود .دوره ای  که اگر چه  آوانگاردیسم با کثرت در فرم،سبک و تجارب  سعی در متمایز نشان دادن خود با مدرنیزم پیشین بود،اما در عین حال این هنر تحت تاثیر شدید پاپ آرت و به عنوان  هنر نافی هویت بود . ذهنیتی که در نهایت با تغییرات عمده بعدی ، نگاهش را  به هنر و فرهنگ به برداشت های خلاقانه تر در بستر کانتکست های فرهنگی ، ورای ایده جهان وطنی تغییر داد.

صالح موسویان مجسمه ساز و هنرمند قوچانی  با  چیدمان هفت اثر در مجموعه عمیق ( پرانتز انسان) در گالری رادین ، سعی در ایجاد ارتباط و پیوند میان  درون – بیرون حجم (بخوانید بیرون از حجم و منظره (که می تواند یک منظره فرهنگی باشد)) کرده است . راهکاری برای آوردن  قطعات اساطیری به دنیای  تجربه گرا و مدرن امروز. برخورد او با این  حجم های  مدرن  درنهایت  به ایجاد  برداشتی پیش رو  با تم و زمینه ای ایرانی و شرقی تر در مخاطب می شود . کارهایی که به شدت نشان از دل بستگی او به کانتکست ایران فرهنگی و اساطیری و عرفانی دارد. کارزاری که در نهایت به پیروزی او در خلق و بازآفرینی این  ماده خام فرهنگی برمبنای ذائقه امروز شده است.در عین حال که ترکیب های او ذهنیتی تحمیل شده بر حجم نیست ، ان گونه که “پل ناش” می گوید: آثاری است که : ذات خود را در حجم برگزیده و از درون و برون چون طفلی که در رحم رشد می کند  بارور شده است.

پارادایم فکری و فرهنگی او خود حاصل کنش و واکش انسان و محیط فرهنگی اوست،  آن گونه که در  این نمایشگاه مخاطب (انسان امروز) را به  دیالوگ با  اثر(تاریخ ، فرهنگ و اسطوره ) فرا می خواند.

موسویان ؛ تشریح اثر سیـــــــمرغ ربـــــــانی می گوید : ” سیمرغ، پرنده اساطیری است که از دیر باز حضوری پر رنگ در فرهنگ ایرانی داشته است، پیش از اسلام در اوستا و آثار پهلوی و بعد از اسلام ابتدا در حماسه های پهلوانی، سپس در حماسه های عرفانی از آن یاد شده . نظر بسیاری از عرفای صاحب ذوق را به خود جلب کرده و در ادب عرفانی شخصیتی والا و ارجمند یافته است. عطار و جلال الدین بلخی ، از سیمرغ برداشت های عرفانی بسیار نموده است. سیمرغ در آثار مولانا گاه کنایه از انسان کامل و عارف و اصل است و گاه کنایه از ذات احدیت.

با این هنر مند لختی به گفتگوی نشستم تا  بیشتر از ایده ها و کارهایش بگوید.

لطفا خودتان را معرفی بفرمایید و بگویید چگونه به حجم و تندیس علاقه مند شدید

صالح موسویان هستم، زاده ۱۳۵۲ قوچان. از دوران نوجوانی به نقاشی و طراحی علاقه مند شدم و بخاطر نبود استاد در اطرافم بصورت جسته گریخته از دانشجویانی که در تهران درس می‌خواندند بهره می گرفتم. در نهایت این مسیر در تجربه های فردی به سوی مجسمه و حجم پیش رفت و من به صورت خود آموخته وارد دنیای مجسمه شدم.

نمایشگاه پرانتز انسان دربر دارنده چند اثر و شامل چه تکنیک هایی است

در  نمایشگاه «پرانتز؛ انسان» هفت اثر ارائه شد که این هفت فیگور از لحاظ فیگور انسانی ، استیلیزه شده  به شکل مجسمه – چیدمان است که جزییات  و وضوح از کارها گرفته شده حتی شاهد هستید که انگشت دست و پا دیده نمی شود ، کارها فاقد جزییات هستند و تنها چشم ها ،کمی وضوح دارند و آن هم تاکید و توجه به درون دارند.با این ایده، این فرم فیگور انسانی در  این سری کارها  شکل گرفت.

کارها تا حد زیادی تعاملی و با مخاطب _اثر در این مجموعه رو برو بودیم که هر فرد بخشی از تجربه های دیداری بقیه مخاطب ها رو تشکیل می دهد ،ارتباط این موضوع با اسم و هدف نمایشگاه را توضیح دهید

در نمایشگاه دغدغه گمگشتگی انسان معاصر در نظرم بود. در نام گذاری سعی ام این بود که مخاطب ، از همان لحظه اول درگیر کنم و گمان هم نمی‌کردم با توجه به پیچیدگی  و غامض بودن عنوان ،  استقبالی  زیادی ببینم. ذهن مخاطب برای نمایشگاهی که عنوان انسان را  به همراه دارد بنظر اول شاید گنگ بود اما با ورود به فضا تغییراتی می کرد.

تجربه های مخاطب و برخورد با سبک روایت غیر خطی  این نمایشگاه را چگونه ارزیابی می کنید ایا به هدف نمایشگاه دست پیدا کردید؟

همان ‌طور که گفتم هدفم درگیر کردن مخاطب از لحظه تصمیم گیری برای رفتن به نمایشگاه  و بعد دیدن آثار نمایشگاهی که آثارش  با حجم وفیگور های انسانی دیگر شباهتی ندارد بود . آرایه های معماری در کالبد همین فیگورها توانست بیشتر ذهن مخاطب را در گیر کند. مخاطبین  فشردگی و تراکم کالبد را به راحتی درک می کرد بازخورد خوبی داشت که  این بازخورد ها روند شکل گیری نمایشگاه بعدی

را ترسیم کرد.

برنامه ای برای گسترش حس تعامل با محیط و مخاطب در این مجموعه دارید

در صورت همکاری مسولین  علاقه دارم این حجم ها رو در فضای بیرونی آرامگاه حافظ و مولوی .. چیدمان کنم. امیدوارم که این  کار را بتوانم انجام دهم.

جلوه های مهربانی هنر و انسان دوستی اینجادر شیراز وجوهات عجیب و غریبی در دل تاریخ داشته است