• تاریخ : جمعه - ۷ - اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 26 - April - 2024
  • ساعت :

    معیادگاه

    هنوز از معیادگاه کسی چیزی نگفته بود
    ۱۴۰۱/۱۲/۱۲
    از مجموعه داستان ناگفته ها، سوم؛ پدر

    هنوز از معیادگاه کسی چیزی نگفته بود

    زمین یخ زده بود. خورشید هنوز طلوع نکرده بود. پدر به همراه عموی مجید از شیراز رسیدند. مجید صدای پدر را که شنید به سرعت از رختخواب بیرون پرید و به سمت در هال حرکت کرد. جلوی در هال بغلش کرد. تنش را بو کرد. سرش را روی بازوانش گذاشت و گریه کرد. آنقدر بلند […]

    برو بالا