گزارش اختصاصی درباره تحولات لبنان؛

چه کسی لباس عروس خاورمیانه را لکه‌دار کرد؟

گزارش: سعید دهقانی این روزها، لباس سپیدِ عروس خاورمیانه زیر لگدهای هواداران آقای «جَعجَع» سیاه شده است. «سعد الحریری» نیز بار دیگر از تشکیل دولت انصراف داد و آینده این کشور را در وضعیتی یک بام و دو هوا قرار داد. از بیروت تا بعلبک، صحنه خشم و آشوب است. بوی دود خیابان‌ها را پر […]

گزارش: سعید دهقانی

این روزها، لباس سپیدِ عروس خاورمیانه زیر لگدهای هواداران آقای «جَعجَع» سیاه شده است. «سعد الحریری» نیز بار دیگر از تشکیل دولت انصراف داد و آینده این کشور را در وضعیتی یک بام و دو هوا قرار داد. از بیروت تا بعلبک، صحنه خشم و آشوب است. بوی دود خیابان‌ها را پر کرده و خون مردمی که تا پیش از این، در آسایش زندگی می‌کردند روی لباسشان شتک زده است.

گروهی که مخالف حزب‌الله لبنان هستند، خیابان‌ها را به آتش کشیده‌اند و می‌گویند: «ایران عامل بدبختی‌های ماست.» آنها طرفداران حزبی سیاسی هستند به نام «قوات» که رهبری آن بر عهده «سمیر جعجع»، عامل قتل‌عام اردوگاه‌های صبرا و شتیلا است. حزب قوات؛ حزب مسیحیان لبنان است، البته نه همه مسیحیان.

هادی سرحان، شهروند لبنانی ساکن بیروت در گفت‌وگویی تلفنی با ما دراین باره گفت: «بسیاری از مسیحیان و پیروان دیگر ادیان در لبنان از دوستان حزب‌الله هستند و همواره در مقابل نفوذ اسرائیل در خاک لبنان در کنار سیدحسن‌نصرالله و ایران ایستاده‌اند.»

اوکه از شیعیان لبنان، و از علاقه مندان سپاه پاسدران است باور دارد که: «حزب قوات و طرفداران سمیر جعجع از رژیم اشغالگر صهیونیستی خط می‌گیرند و عامل تنش‌های لبنان هستند؛ آنها امنیت را از خانواده‌های مسیحی و مسلمان و دروزی گرفته‌اند و چیزی جز باج‌گیرهای سیاسی نیستند.»

در پارلمان لبنان، ۳۵ کرسی برای مسیحیان و ۶۵ کرسی برای مسلمانان تقسیم شده است؛ این البته به معنای دست بالا داشتن مسلمانان در داشتن قدرت نیست، چرا که تنش میان احزاب شیعه و سنی آنقدر بالاست که داشتن عنوان مسلمان برای احزاب شیعه و سنی‌مذهب در بیشتر مواقع تنها یک برچسب است؛ چرا که اتحاد ملی در این میان حرف آخر را می‌زند.

 دوستی ایران و لبنان؛ رابطه‌ای بُرد-بُرد

بر اساس شاخص‌های درآمدی و ارزی، اقتصاد لبنان یک اقتصاد ضعیف است. صنعت گردشگری یکی از تنها منبع درآمدزای این کشور است که آن هم با بیماری همه‌گیر شدن بیماری کرونا متوقف شده است.

حتی پیش از همه‌گیری کرونا نیز، به دلیل اوضاع سیاسی کشور و امنیت متوقف شد. ابتدای بحران به دلیل تشدید فساد در دولت، سیاست بانکی و سیستم مالی کشور بود. در ابتدای آن برخی از تحریم‌ها علیه شخصیت های سیاسی و احزاب قدرت ،  شدت بحران را افزایش داد .

در این میان، ایران نیز که در تحریم‌های شدید اقتصادی به سر می‌برد می‌تواند با ژرفابخشی به دوستی با لبنان، رابطه‌ای برد-برد را برای مردم هر دو کشور رقم بزند؛ با این وجود به نظر می‌رسد که تبلیغات رسانه‌ای علیه دوستی این دو کشور مانع شکوفایی اقتصادی هر دو کشور شده است.

«طونی فاخوری»، شهروند ۷۲ ساله مسیحی در شهر بعلبک یک رستوران بین‌المللی دارد. او رابطه دوستانه ایرانی‌ها و لبنانی‌ها را حتی پیش از انقلاب اسلامی ایران به یاد دارد و بر این باور است که رسانه‌های وابسته به آمریکا همان‌قدر که در لبنان مردم را برای قطع ارتباط با ایران تشویق می‌کنند، مردم ایران را نیز به لبنان بدبین می‌کنند. او درباره تجربه شخصی خودش چنین می‌گوید:

«روزهایی بود که ایرانی‌های زیادی در لبنان کار می‌کردند و ارز به ایران وارد می‌کردند؛ آنها از یک سو نیروی کار لبنان را تأمین می‌کردند و از سوی دیگر پول زیادی را وارد کشور ایران می‌کردند. درست مثل دو عضو از یک خانواده که هر کدام مسؤولیت یک کار خانه را به عهده می‌گیرد. در زمان جنگ ایران و عراق، مردم لبنان پشت ایران ایستادند؛ تفاوتی نداشت مسیحی باشند یا مسلمان. آنها ایران را برادر بزرگتر خود می‌دانستند. این روزها اما تبلیغات و پروپاگاندای نظام سلطه‌جوی اسرائیل، حزب قوات را بر آن داشته تا مردم لبنان را به کم‌رنگ کردن ارتباط با کشور ایران ترغیب کند.»

این روزها سقوط سهام در لبنان، مانند بحران جهانی ۱۹۲۹ شده است. زمانی که ارزش سهام آمریکا سقوط کرد و نرخ ارز آنقدر پایین رفت تا اینکه روز سقوط سه‌شنبه سیاه روی داد.  لبنان اما این روزها سیاه‌رویی دیگری را نیز تجربه می‌کند. این تظاهرات سال گذشته نیز در خیابان‌های بیروت و دیگر شهرهای این کشور در جریان بود؛ چرا که در آن زمان هر ۱۶۰۰ لیره لبنان  برابر با ۱۰۰ دلار آمریکا شده بود و این افول نرخ ارز بر کسب و کار بسیاری از مردم اثر منفی گذاشته بود. ارزش لیره در مقابل ارزهای خارجی به شدت افت کرده بود و مردم لبنان این سقوط ارزش پول ملی را ناشی از تصمیمات اقتصادی دولت می‌دانستند. در آن زمان شعار شرکت‌کننده‌گان در اعتراضات «کلکن یعنی کلکن» بود؛ اگر از ترجمه تحت‌اللفظی این عبارت گذر کنیم، مضمونش را در فارسی اینگونه می‌توان ترجمه کرد: «همه شما از یک قماش هستید!» این را مردم خطاب به دولتمردانی می‌گفتند که به زعم خودشان در بحران مالی سال پیش دخیل بوده‌اند. دولتمردانی که امروز وابستگی عمیقی به حزب کتائب، اسرائیل و آمریکا دارند.