پروفسور تو کومو شیمویا ما محقق تاریخ ایران و اسلام پژوه ژاپنی

ما بر اساس فرهنگ ، هویت و سنتهایمان ژاپن پیشرفته را بنا نهادیم

فرهنگ و تمدن ژاپنی مدیون مهاجران ایرانی است که از دو هزار سال پیش تا هزار و چهارصد سال پیش به ژاپن مهاجرت کردند و اولین امپراتوری واحد ژاپن را در آسوکا و نارا بنا کردند ژاپنیها با اتکا به کارسالاری و کاپیتالیسم ژاپنی بر خلاف کاپیتالیسم لیبرالیستی توانستند رشد و توسعه پیدا کنند با […]

فرهنگ و تمدن ژاپنی مدیون مهاجران ایرانی است که از دو هزار سال پیش تا هزار و چهارصد سال پیش به ژاپن مهاجرت کردند و اولین امپراتوری واحد ژاپن را در آسوکا و نارا بنا کردند

ژاپنیها با اتکا به کارسالاری و کاپیتالیسم ژاپنی بر خلاف کاپیتالیسم لیبرالیستی توانستند رشد و توسعه پیدا کنند

با توکومو شیمویاما  عضو هیات علمی دانشگاه های  تویو و سوفیا در توکیو ،پژوهش گر تاریخ ایران و اسلام شناس ژاپنی که شانزده سال است برای تحقیق در ایران زندگی می کند و به دلیل علاقه به فرهنگ ایران اسم فارسی پرستو شاد پیام را برگزیده  و شناسنامه ایرانی گرفته ،مصاحبه ای پیرامون مناسبات تاریخی فرهنگی ایران و ژاپن داشتم که شما را به خواندش دعوت می کنم

 

لطفا از حوزه مطالعاتی و سابقه پژهشی خودتان بگویید ؟

اولین دکترایم را در رشته ایران شناسی گرفتم وبعد از آن پست دکترا یم را در ژاپن گرفتم . دومین دکترای تخصصی را  بعد از آن در ایران در رشته اسلام شناسی در دانشگاه تربیت مدرس در شاخه تاریخ ایران پس از اسلام دریافت کردم. سالها پیش قبل ازاین که به  ایران بیایم ، کرسی تدریس تاریخ ایران و اسلام و زبان پارسی در دانشگاه توکیو داشتم  ولی اکنون به این دلیل این که در ژاپن زندگی نمی کنم فقط عضو هیات علمی دانشگاه تویو  و سوفیا هستم. من دراین ۱۶ سال در ایران فقط مطالعه و پژوهش کرده ام که حاصلش مقالات علمی متعدد به زبانهای مختلف و سخنرانی های متعدد در دانشگاههای ایران و ژاپن بوده است .

 

ریشه شباهتهای فرهنگی بین دو ملت ایران و ژاپن  در کجاست ؟

آن چه به عنوان فرهنگ ژاپنی می شناسید  مبتنی بر چهار  اصل خانواده ، نیاکان ، طبیعت و فرهنگ کشاورزی است این ها مواردی است که همتایش را در فرهنگ و تمدن ایرانی می توانید مشاهده کنید  ولی پیشینه  اینها در میان  ژاپنیها  به حدود دو هزار سال پیش تا هزار و چهارصد سال پیش بر می گردد که به جامانده از فرهنگ و تمدن ایرانیان مهاجر به ژاپن است . مهاجران ایرانی که در دوره ساسانی و پیش از آن به ژاپن آمدند  و اولین امپراتوری واحد ژاپن را در “آسوکا “و “نارا” بنا کردند و به همین دلیل است که شباهتهای فرهنگی و تمدنی بسیاری بین این دو فرهنگ و تمدن وجود دارد  مثلا ما در ژاپن چهارشنبه سوری و جشن سده و مراسم سر خاک رفتن نیاکان و آتش روشن کردن در جلو خانه قبل از تحویل سال نو و سیزده بدر را با اسامی ژاپنی داریم و انجام می دهیم و دراین مورد کتابی در دست تهیه دارم که امیدوارم به زودی در ایران چاپ شود چون در ژاپن خط قرمز دارد .

چطور شد که ایران را برای اقامت انتخاب کردید . تاریخ پیش از اسلام برای شما جذاب بود یا پس از اسلام ؟

در  حین مطالعه در کتابخانه پدرم  در سن هشت  سالگی در کتاب انجیل و تورات با نام کورش بزرگ آشنا شدم و علاقمند به تاریخ و فرهنگ و تمدن  ایران شدم  .اکنون هم ایران شناس هستم و هم اسلام شناس و دراین زمینه ها تخصص گرفته ام ولی گرفتن تخصص تازه اول کار است و مسئولیت متخصص را بیشتر می کند تا مطالعاتش را دقیقتر و گسترده تر کند .

تمدن و فرهنگ اسلامی بیشتر از هر چیز مدیون تمدن و فرهنگ ایران زمین است و اساسا اگر ایرانیان نبودند هیچگاه تمدن و فرهنگ و امپراتوری اسلامی بوجود نمی آمد البته بعدا مغولها و تورکهای مهاجر از شمال چین تاثیرات زیادی در گسترش امپراتوری اسلامی داشته اند که این مهم  با مدیریت اهل قلم ایرانی و وزیران ایرانی بوده است . اعراب ، تورکها و مغولها  تاریخ و فرهنگ و تمدن  نداشتند آنها  حتی شهرنشین نبودند و هر چه هست بر اثر تاثیر فرهنگ و تمدن ایرانی و مدیریت ایرانیان اهلِ قلم شکل گرفته است.

تاریخ فقط علم است و سیاست و مذهب نیست و تاریخ ایران فقط تاریخ ایران است و دو تکه کردن تاریخ ایران به تاریخ ایران باستان و تاریخ ایران پس از اسلام و نفی تاریخ و تمدن و فرهنگ یک تکه بنفع تکه دیگر کاملا غلط و غیر علمی و سیاسی کاری  است که فقط از نادانان بی سواد بر می آید و نتیجه اش فروپاشی هویت و فرهنگ و اخلاقیات ایرانی و حتی اسلامی است که اثار  منفی آن را می توانند در بحران نام خلیج پارس ببینند.

 

کدام شهر و غذای ایرانی را دوست دارید و از کدام شهر های ایران بازدید داشته اید.

در ایران بخاطر پژوهشهای تاریخی کمتر فرصت داشتم مسافرت کنم و از آنجا که  در ایران شاغل نبودم و درآمدی هم نداشتم ، نتوانستم ایران گردی کنم و سفر نامه بنویسم ولی تمامی شهرهای ایران زمین و حتی خارج از ایران کنونی که جزو پرشیا بوده اند  ، ارزش دیدن و سفرنامه نویسی دارند البته این حوزه تمدنی  درکنار هم و با یکدیگر  معنی و مفهوم فرهنگی و تاریخی دارد نه به صورت جدا از هم . یعنی ایران زمین و فرهنگ و تمدن ایرانشهری حوزه گسترده ای شامل سمرقند، بخارا ،تیسفون ،گنجه ، هرات ، شوش ، ری ، نیشابور ، مرو ، قونیه را در برمی گیرد . غذاهای ایرانی هم همین ویژگی را دارند گرچه غذاهای ایرانی مشترک هستند ولی غذای هر منطقه و هر شهری مزه و عطر و شکل ویژه ای دارد که در کل  با خصوصیات  و روحیات  جامعه ایرانی مفهوم مشترک و کاملی پیدا می کند که از غذاهای دیگر تمدنها متمایز می شود.

 

نقش سینما و انیمیشن را در انتقال فرهنگ ژاپنی چطور ارزیابی می کنید.ایا با سینما و کوروساوا آشنایی دارید ؟

کوروساوا در ژاپن شناخته شده نیست و ژاپنیها وی را غیر ژاپنی می دانند یاساجیرو اوزو  را می توان فیلمساز ژاپنی دانست  که از این جهت برای ما اهمیت دارد . انیمیشن ژاپن نیز بخاطر اینکه رنگ و بوی فرهنگ ژاپنی دارد ارزشمند شده  است و  در عین حال رقیبی جدی برای صنعت فیلم هالیوودی غرب محسوب میشود .

 

نظر شما  در مورد  عقاید رولان بارت که  در کتاب امپراطوری نشانه ها  با رویکرد نشانه شناسی ، شاخصه های فرهنگ ژاپن مثل خوراک ،پوشاک ،  را در ژاپن  تحلیل کرده است چیست؟

من ژاپن شناس نیستم ولی به عنوان یک ژاپنی بارت  را ادامه سوسور ویک اوریانتالیست میدانم  . بارت ادامه سوسور است که اصالتا نگاه اوریانتالیستی دارد  و نشانه شناسی ایشان تلاش برای رفع دغدغه های پوزتیویستی اش است  که از طریق ژاپن شناسی رمانتیک می خواهند خودشان را بشناسند و درک کنند و اکثر روشنفکران غربی دغدغه های شبیه بارت دارند که ناشی از اشکالات اساسی فلسفه غربی لیبرالیستی اوریانتالیستی ایشان است و ربطی به ما ندارد اساسا ژاپنیها دنبال غرب نیستند و رفع  مشکلات فلسفی غربیها هم  به ما ربطی ندارد چون ما شرقی هستیم  . بنابرین نظر بارت صحیح نیست و ایشان جواب ندانسته ها  و مطالب درک نشده اش را با تلاش برای جفت و جور کردن چنین مواردی نمی تواند پیدا کند .

ژاپن به عنوان فرهنگی که خط و ساختار نوشتارهای  در این فرهنگ بین نوشتار و تصویر در نوسان است  چه شباهت وچه تفاوتهای با خط و زبان فارسی دارد؟

در مورد زبان و خط ، درست است که زبان ژاپنی تصویر نگار و زبانهای غربی اندیشه نگار هستند  ولی آنها در عمل دنبال معنی نیستند و فقط ظواهر زندگی و جهان مادی را می بینند. زبان پارسی هم مانند زبانهای هم خانواده  اروپایی خود، اندیشه نگار است ولی تفاوت اساسی در زبان فارسی با زبانهای غربی توجه عمیق زبان پارسی به  معنی است که تشابه  ادراک  در حس ژاپنی ها از هایکو  را همانند  درک مفاهیم در رباعی و دیگر گونه های شعر  در زبان فارسی کرده است پس دراین جا تفاوت نگاه و جهان بینی و فلسفه شرقی با فلسفه غربی اهمیت دارد نه ساختار زبان و خط .

 

با ترجمه هایی که به نام  هایکو انجام شده  چقدر  اشنایی دارید؟

ترجمه هایکو از زبان ژاپنی بسیار سخت است ولی برخی مترجمین ایرانی از زبان انگلیسی و فرانسوی تلاشهایی را برای ترجمه  هایکو های ژاپنی کرده اند که بسیار غلط و گمراه کننده بوده است وآنچه ترجمه شده  متاسفانه اصلا هایکو نیستند .

 

رابطه ایرانیها با داشته های فرهنگیشان را چطور ارزیابی می کنید؟

متاسفانه ایرانیان غرب گرا و دلار زده و دچار بحران فرهنگی و هویتی شدیدی شده اند و بیشتر حواسشان و گوششان به غربی هاست و تصور می کنند برای پیشرفت باید فرهنگ و هویت و اخلاقیات و تاریخ و زبان خویش را زیر پا بگذارند تا پیشرفت کنند در صورتی که ژاپنیها با حفظ سنتها و فرهنگ و تمدن و هویت خویش توانستند حتی از غربیها پیشرفت بیشتری داشته باشند و معضلات اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی بسیار کمتری نسبت به غربیها داشته باشند . غربیها دچار تورم و رکود و بحران اقتصادی می شوند ولی در ژاپن تورم ، رکود و بحران اقتصادی نداریم.

 

فرهنگ ژاپنی در مقابل فرهنگ غربی چقدر موفق شده خودش را حفظ کند  ؟

آمریکایی ها میلیاردها دلار هزینه کردند تا ژاپنی ها را تغییر دهند و از طرق مختلف مانند پروتستانیسم و غیره وارد شدند ولی تاکنون نتوانستند موفق شوند و تنها نیم درصد از مردم ژاپن پروتستان شدند که در آخر آمریکایی ها نا امید شدند و ما را مردمی کله سنگی و خنگ معرفی کردند و این موضوع را در فیلم هایشان منعکس کرده اند ولی ژاپنیها لبخند می زنند و کار خودشان را می کنند هر چند که ناچار به همکاری اقتصادی و سیاسی با غرب باشند که آنهم بخاطر قرارداد تسلیم پس از جنگ جهانی دوم است . مطلب مهم دیگر این است که ژاپن تقریبا هیچ مواد اولیه ای ندارد و مانند ایران غنی نیست .

 

همه دنیا  از الگوی اقتصادی ژاپن در پیشرفت با نام الگویی کارآمد و با پشتوانه فرهنگی  یاد می کنند ،چه عاملی این تحول را در جامعه ژاپن پدید آورد؟

ما اگر یک دقیقه کار نکنیم ژاپن تعطیل می شود. ژاپن منابع اولیه و زیر زمینی ندارد  و حتی برای کشت برنج مجبور است خاک کشاورزی را از چین و دیگر کشورها وارد کند ولی با تمام این ها و با اقتصاد و صنعت نابود شده پس از جنگ جهانی دوم،  با اتکا به کار سالاری توانستیم دوباره رشد کنیم و به یکی از قدرتهای بزرگ اقتصادی جهان تبدیل شویم . اما  مطلبی که در ایران به اشتباه در مورد ژاپن گفته می شود و متاسفانه  قرائتی آمریکایی از ژاپن است وحتی در دانشگاههای ایران  نیز تدریس می شود ،یک پروپاگاندای غربی است که به غلط تبلیغ می کند که رشد اقتصادی ژاپن در دوره” میجی” شروع شده است در صورتی که ما یک دوره قبل تر از آن یعنی در دوره ” ادو” هم دوره  با دوران صفوی و قاجار در ایران، برای ۳۰۰ سال درهای  ژاپن را بستیم و با تحریم خود خواسته ، موفق شدیم در این مدت ساختارهای تولید ملی و چرخه های فرهنگیمان را کامل کنیم . در این دوره خارجی های کمی که به ژاپن می آمدند و در خاطرات خود ثبت کرده اند که ژاپن به بهترین شکل و به تکنولوژی روز مجهز شده بود .در حقیقیت این تصور که ژاپن ابتدا غربی شد و بعد صنعتی برداشتی کاملا اشتباه و سطحی از تاریخ ژاپن است و پروپاگاندای لیبرالیسم غربی هاست .

در جهان امروز رقابت شدید اقتصادی وجود دارد و غربیها برای رفع بحران عظیم اقتصادی خود ناچارند دست به هر کاری بزنند و جنگهای متعدد به راه بیاندازند تا بتوانند اسلحه بفروشند و رقیبان خود را تضعیف کنند و بازار اقتصادی جهانی را در دست خود بگیرند که از اندیشه ماکیاولیستی شان ناشی می شود بنابرین ساده لوحانه است اگر باور کنیم لیبرالیسم غربی تکنولوژی و صنعت را به کشورهای دیگر مانند ژاپن صادر کرده است مگر اینکه دیوانه و احمق شده باشد و برای خودش رقیب درست کند .