حمله قوای عثمانی به ایران و مقاومت دلیرانه مردم گوران و سنجابی

بامدادخبر – در این دوران شیرمحمدخان صمصام الممالک رئیس ایل کُرد سنجابی در شهر مهم و استراتژیک مرزی قصرشیرین حکومت می‎کرد و پسران خود را به فرماندهی دژهای مرزی گماشته بود و سواران سنجابی از این بخش از مرزهای ایران پاسداری می‌کردند. در آغاز جنگ جهانی نخست نیروهای  عثمانی که متشکل از عشایر کُرد و […]

بامدادخبردر این دوران شیرمحمدخان صمصام الممالک رئیس ایل کُرد سنجابی در شهر مهم و استراتژیک مرزی قصرشیرین حکومت می‎کرد و پسران خود را به فرماندهی دژهای مرزی گماشته بود و سواران سنجابی از این بخش از مرزهای ایران پاسداری می‌کردند.

در آغاز جنگ جهانی نخست نیروهای  عثمانی که متشکل از عشایر کُرد و عرب قلمرو عثمانی بود مرزهای ایران را مورد تازش قرار داد. پیشتازان ایشان که دویست سوار عشایری کرد با صاحب منصبان ارتش عثمانی بودند، در مرز با سواران انگشت شمار سنجابی روبرو شدند که با توجه به ورود غیرقانونی ارتش ترک به جنگ با سنجابی ها انجامید و سوران عشایری عثمانی از  سواران کم شمار سنجابی شکست خوردند و با تحمل تلفات گریختند.

در این حین خواجه هارون نفت‌چی(عامل شرکت نفت انگلیس) تاجر یهودی و از عوامل مرتبط با عثمانی ها و انگلیس ها در قبال مبلغی هنگفتی از صمصام الممالک سنجابی خواست تا از مرزهای غربی به سود عثمانی عقب نشینی کند که وی قاطعانه پاسخ می‌دهد  :«هارون اگر من به شما بگویم فلان مبلغ را بگیرید و شب مادرتان را به خوابگاه من بیاورید چه خواهید گفت؟ اینها از ما چنین چیزی می خواهند. این مملکت و این محلات به منزله مادر ماست. هرگز و در برابر هیچ چیزی حاضر به خیانت نخواهیم شد»

با ادامه لشکر کشی حسین رئوف بیگ، شیرمحمدخان صمصام الممالک سنجابی ایلخان سنجابی بنای مقابله با سپاه عثمانی را گذاشت و آنان را متجاوز خارجی خواند. 

او از حاکم کرمانشاه و عشایر همجوار و دولت مرکزی یاری خواست، ولی در حالی که یک نیروی بیگانه وارد کشور شده بود امیر مفخم بختیاری حاکم وقت کرمانشاه که در پول پرستی و مصادره املاک و اموال مردم و غارتگری دست کمی از سپاه عثمانی نداشت، با دو هزار سوار بنا به گفته نیدرمایر مشغول به جنگ با ایل کلهر بود که رهبرش سلیمان خان شورش کرده بود. او با دستگیر کردن روسای گوران، قلخانی و کلهر قصد اخاذی از آنها را داشت. بهرام خان رشیدالسلطنه گوران رئیس ایل قلخانی و سلیمان خان کلهر که رئیس بخشی از ایل کلهر بود از جمله این زندانیان بودند.

تاثیر منفی این دستگیری آن بود که عشایری که بازوی نظامی کشور بودند به دلیل دستگیری سرانشان حاضر به جنگ با ارتش بیگانه نبودند.

حسین رئوف بیگ فرمانده قوای عثمانی با سپاهی به استعداد سه هزار عسگر عثمانی و دو هزار سوار عشایری کرد و عرب برای انتقام به سوی مرز پیشروی کرد و شهر کرند را به تصرف درآوردند و  سپاهیان عثمانی دست به غارت مزارع مردم زدند که به درگیری مردم کرند با عساگر عثمانی و شکست آنها از مردم کرند انجامید ولی از سوی دیگر  امیرمفخم بختیاری با دریافت پولی از رئوف بیگ خود را از مسئولیت معاف کرد و با عقب نشینی قوای حکومتی شهر کرند بی دفاع ماند.

درواقع در این زمان یوسف خان امیر مجاهد برادر کوچکتر سردار اسعد و پسرعموی امیرمفخم که از اروپا باز می‌گشت در راه با شهبندر عثمانی ملاقات نموده و از او مبلغ ۱۲ هزار لیره گرفت و به امیرمفخم تحویل داد تا کرمانشاه را تخلیه کند و او نیز چنین کرد و حتی به شهر بازنگشت و یکراست منطقه را ترک کرد.

شهر کرند از مراکز قوم گوران است که مردم این شهر دستی بر آتش صنعت و هنر دارند در دوران قاجار  آهنگران این دیار که به فراخور آن دوران صنعتگر به حساب می‌آمدند، تفنگ هایی می‌ساختند که با نمونه های خارجی آن برابری می‌کرد.

مردم این دیار یارسان بوده و این شهر یکی از مراکز هنر تنبور نوازی بوده و هست.

فرار  نیروهای عثمانی در درگیری با مردم کرند که بر حسین رئوف بیگ گران آمده بود موجب گردید نیروهای عثمانی از بلندای کرند شهر را به توپ و مسلسل ببندند و شمار زیادی از مردم بی گناه این شهر را قتل عام کنند و این چنین مردم از شهر گریخته و اموال ایشان توسط عثمانیان غارت شد و عشایر کرد و عرب تا روزها حاصل دسترنج این مردم صنعتگر و زحمت کش را سوار بر گاری و قاطر به عثمانی روانه می‌کردند.

ناتوانی حکومت مرکزی

در این دوران که نیرویی بیگانه به خاطر ناتوانی حکومت مرکزی به کشور لشکر کشی کرده، شهروندان مملکت را کشتار نموده و دارایی ایشان را به یغما برده بودند حکمران پول پرست کرمانشاه امیر افخم بختیاری عقب نشینی کرده و با دستگیری روسای ایلات باقی روسا را به دامان رئوف بیگ انداخته بود و روسای برخی ایلات بدون توجه به اینکه وی یک متجاوز به کشور و جنایتکار است به او پیوستند که بعدها با وساطتت برخی امام جمعه و… از اطراف او پراکنده شدند.

در این هنگام آقا سید رستم رهبر دینی مردم گوران و شیرمحمدخان صمصام الممالک سنجابی آماده یاری رسانی به مردم کرند شدند.

گوران ها به فرماندهی سران خود، آقا سید رستم و بهرام خان رشیدالسلطنه قلخانی و صفرخان نیریژی و سنجابی ها به فرماندهی علی اکبرخان سردار مقتدر و قاسم خان سردار ناصر و حسین خان سالار ظفر برای آزادسازی کرند حرکت کردند.

گورانها به همراه مردم کرند و حریری به اردوگاه حسین رئوف بیگ از سمت باختر کرند حمله کرده و سنجابی ها از راه معروف  تنگ گول از خاور کرند به اردوی عثمانی ها که فرماندهی آن بر عهده  بهاء بیگ بود یورش بردند.

نیمه شب نیروهای سنجابی به فرماندهی سالار ظفر در یک درگیری سنگین ترکها را شکست داده و احتشام الممالک حاکم کرند که به دست عساگر عثمانی اسیر شده بود را آزاد و او به روستای توتشامی  مقر خاندان حیدری فرستاده می‌شود.از سوی دیگر در جنگی که در میان مردم کرند و گوران با عساکر عثمانی در می‌گیرد و نیروی ایرانی با تفنگ و شمشیر و چماق به جنگ عساکر عثمانی مسلح به توپ و مسلسل بودند می‌روند و با وجود رشادت های فراوان و نابودی بسیاری از سنگر های عثمانی، شماری از مردم و بزرگان گوران به شهادت می‌رسند. 

در این جنگ نابرابر و حماسی آقا سید نعیم حیدری و آقا سید جمشید حیدری به شهادت رسیدند و آقا سید فرج حیدری نیز پس از چندروز مداوا به علت شدت جراحات جان به جان آفرین تسلیم کرد تا بار ثابت شوند این مردم در راه میهن از دادن جان نیز دریغ نمی‌کنند.

با شهادت بزرگان گوران این جنگ جز ابعاد ملی، بعد دینی هم پیدا کرد و مردم تهیج شده خواستار انتقام بودند. قشون عثمانی که ماندن و آسیب بیشتر از این را جایز ندیدند تصمیم گرفتند از در آشتی درآیند تا بیش از این متحمل آسیب و شکست نشوند و این نبرد منجر به قراردارد خسرو آباد و تخلیه ایران از نیروهای عثمانی شد، قراردادی که جز با پایمردی و میهن پرستی مردمان گوران و سنجابی شدنی نبود.

جنگ کرند از سویی نام ایل سنجابی را به عنوان میهن پرست ترین ایل کرد بلند آوازه کرد و از سوی دیگر موجب استیضاح حکومت عین الدوله و وزیر کشور او فرمانفرما گردید که به سقوط کابینه او منجر شد.

یاد همه دلاوران و حماسه سازان جنگ کرند گرامی و روان جان فدایان این نبرد میهنی مینوی باد.

 

 

ثبت ملی ۱۹ اثر فرهنگی‌تاریخی به استاندار فارس ابلاغ شد