مسئله هیرمند،پیامد ها و راهکار ها

بامدادخبر–اختلاف بر سر استفاده از آب رودخانه هیرمند بین ایران و افغانستان از زمان شکل گیری مرزهای شرقی ایران با دخالت انگلیسیها آغاز شد. که بر اساس آن گلد اسمید منطقه سیستان را به دو بخش«سیستان درونی»و «سیستان بیرونی» تقسیم کرد.او « سیستان بیرونی » که بخش بزرگتر و وسیعتر را در بر می گرفت […]

بامدادخبراختلاف بر سر استفاده از آب رودخانه هیرمند بین ایران و افغانستان از زمان شکل گیری مرزهای شرقی ایران با دخالت انگلیسیها آغاز شد. که بر اساس آن گلد اسمید منطقه سیستان را به دو بخش«سیستان درونی»و «سیستان بیرونی» تقسیم کرد.او « سیستان بیرونی » که بخش بزرگتر و وسیعتر را در بر می گرفت به افغانستان داد و بخش سیستان درونی و قسمت کوچکتر را به ایران اختصاص داد .

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بامداد خبر  آب ماده ی اولیه و اساسی زندگی انسان است که برای آشامیدن، کشاورزی، صنعت و حمل و نقل مورد استفاده قرارمی گیرد. کمبود شدید آن بر همه جنبه های زندگی انسان تأثیر مستقیم می گذارد.کمبود اب به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک امروزه یک مشکل اساسی است. براورد شده تا سال ۲۰۳۰ حدود ۴۷ درصد جمعیت جهان درچار مشکل کمبود اب باشند. به گونه ای که کمابیش ۴۰ درصد از جمعیت جهان در حوضه های رودخانه ها و دریاچه هایی زندگی می کنند که شامل دو یا تعداد بیشتری کشور است. وجود ۲۶۳ حوضه ی رودخانه و دریاچه ی فرامرزی نزدیک به نیمی از سطح زمین را می پوشاند. رقابت بین کشورها برای منابع آب مشترک و دستیابی به منابع آب شیرین، می تواند به دلیل تلاش کشورها برای دستیابی به امنیت ملّی باشد. منابع آب کافی برای یک کشور به معنای توسعه در بخش کشاورزی، غذای کافی، رشد اقتصادی و رفاه عمومی است.در این میان توزیع نامتناسب آب در مناطق مختلف دنیا بر اهمیت آن می افزاید.رودخانه هیرمند واقع در جنوب شرق ایران تنها منبع تامین اب منطقه سیستان است. منطقه ی سیستان ایران قسمت انتهایی یک حوضه ی محصور در خشکی است که در یکی از خشک تر ین مناطق جهان قرار گرفته است. ساکنان این منطقه وابستگی زیادی به محصولات هامون ها داشته و دارند. از این رو هنگامی که حجم آورد رودخانه به سیستان دچار کمبود یا به طور کامل قطع شود، این وابستگی ها به هامون به فروپاشی اقتصاد محلّی منجر می شود.
این رودخانه در جنوب غرب افغانستان و شرق ایران جریان دارد. طول این رود را از ۱۱۵۰ تا ۱۴۵۰ کیلومتر، پهنای آن را از ۲۰۰ تا ۶۰۰ متر و عمق آن را ۲ تا ۵ متر بیان کرده اند.
اما علل ایجاد وضعیت کنونی چه عواملی هستند؟
۱-حضور قدرت های تاثیر گذار منطقه ای
۲-اختلاف نظر های ایدئولوژیک
۳-تاسیسات احداث شده روی رودخانه
۴-خشکسالی های دوره ای
۵-گزارش های نادرست از میزان و حجم آب ذخیره شده در افغانستان
۶-هیرمند، رودخانه داخلی یا بین المللی؟
اختلاف بر سر استفاده از آب رودخانه هیرمند بین ایران و افغانستان از زمان شکل گیری مرزهای شرقی ایران با دخالت انگلیسیها آغاز شد. که بر اساس آن گلد اسمید منطقه سیستان را به دو بخش«سیستان درونی»و «سیستان بیرونی» تقسیم کرد.او « سیستان بیرونی » که بخش بزرگتر و وسیعتر را در بر می گرفت به افغانستان داد و بخش سیستان درونی و قسمت کوچکتر را به ایران اختصاص داد . همچنین شاخه اصلی هیرمند در خاوری ترین بخش دلتا پایین کوهک را به عنوان مرز دو کشور تعیین کرد. به این ترتیب قسمتی از دلتای هیرمند که بخش وسیعتر زمینهای کشاورزی و جمعیت بیشتری داشت به ایران واگذار شد و ناحیه ای که مسیر عبور آب جهت شرب در این قسمت را تشکیل می داد، به افغانستان سپرده شد . با قراردادن مرز دو کشور روی قسمتی از مسیر رودخانه هیرمند، رودخانه بر اساس سند وین تبدیل به رودخانه بین المللی شد که پس از آن همواره با نقش آفرینی سیاسی خود روابط دو کشور را تحت تأثیر قرار داد. گلد اسمید در مورد تقسیم آب هیرمند دو طرف را از انجام عملیاتی روی رودخانه که موجب کسر آب طرف مقابل شود، منع کرد.
پیامد های این وضعیت:
۱-از دست دادن شغل و درآمد به دلیل وابستگی مستقیم و غیر مستقیم
۲-مهاجرت های گسترده و پیامد های آن
۳-ازبین رفتن اقتصاد محلی
۴-تغییر شیوه زندگی مردم
۵-ایجاد حفره های امنیتی در منطقه با توجه به خالی بودن آن
اما سرآغاز ایجاد مشکل چه بود؟
بر طبق حقوق بین الملل آب ها، رودخانه هایی که از یک کشور سرچشمه می گیرند و از میان و یا ازبین دو یا چند کشور میگذرند، مشمول رودخانه های بین المللی قرار می گیرند و هیچ دولتی بدون عقد قرار داد قانونی خاص و بدون موافقت دول مشترک دیگر(در آب های یک رودخانه بین المللی)، حق ندارد مسیر آن را تغییر دهد یا آب های آن را به نحوی که نسبت به دول ذینغع زیان داشته باشد مورد استفاده قرار دهد. در واقع انحراف آب ساده ترین راه برای ممانعت از بهره برداری دول پایین دست و اقدامی بر خلاف استفاده منصفانه و عاقلانه از رودخانه های بین المللی محسوب می شود.
اما استفاده بیشتر سیستانیها از آب رودخانه هیرمند پایینتر از بند کوهک، افغانیها را بر آن داشت تا با احداث کانالهایی در خاک خود بالاتر از بند کوهک، آب مورد نیاز خود را به سمت چخانسور جاری سازند و بتوانند از این طریق کشاورزی خود در ناحیه چخانسور را توسعه دهند . به این جهت اقدام به ساختن کانال شاهی بالاتر از بند کوهک کردند؛ زیرا سیستانیها از طریق بند کوهک آب را بیشتر به سوی خود جاری می ساختند. » این نهر ۲/۵ متر عمق دارد که اگر در فصل کم آبی سدی را که در حال حاضر بسته اند، تکمیل نمایند، نصف بلکه بیشتر آب هیرمند را به آن طرف [ چخانسور] خواهد برد. بدین وسیله افغانیها و سیاست دولت افغانستان در جهت توسعه کشاورزی در حاشیه رودخانه هیرمند را باید سرآغازی برای اقدامات افغانیها جهت محدود کردن سهم آب سیستان دانست.
مشکل دیگر این بود که رهبران سیاسی افغانستان در آغاز سده بیستم رودخانه هیرمند را یک رودخانه داخلی فرض می کردند و هرگونه استفاده از آب آن را حق انحصاری دولت افغانستان می دانستند. سرهنگ مک ماهون نیز که مامور حکمیت بین دو کشور بود در یادداشتی به تاریخ ۲۵ سپتامبر ۱۹۰۴ می گوید:”دولت افغانستان نمی پذیرد که اختلافی روی مسئله آب وجود دارد زیرا موفعیت جغرافیایی آنها، آنان را تنها صاحبان سراسر هیرمند، واقع در بالای بند سیستان می سازد.
در پی مشکلات ایجاد شده و عدم سرریز آب به دریاچه هامون و خشک شدن تقریبی آن، نماینده مردم زابل در نطق علنی در مجلس هشدار داد که “مردم در حال تخلیه سیستان هستند.” این نماینده در بخش دیگری از سخنان خود به این نکات اشاره کرد که ” ضعف زیرساخت‌ها و مشکلات اشتغال و معیشت، خشکسالی، نبود راه آهن، ریزگردها، نبود گاز و آب و مطالب متعدد دیگر موجب شده مردم مهاجرت کنند و هیچ اقدامی صورت نمی‌گیرد و آنها به حاشیه‌نشینی می‌پیوندند.”


پیامد های تخلیه مناطق مرزی بر امنیت ملی
مرزها به عنوان پوست یک کشور هستند که حفاظت از آن یعنی سلامتی بدن، طبیعی است که مرز ما به دلایلی از جمعیت خالی شود باید چند برابر پول توسعه را صرف امنیت دفاعی از مرزی کنیم که فقط بیابان شده است. خالی شدن روستاهای مرزی غیر منطقی بوده و هیچ کشوری به لحاظ منافع و امنیت ملی این موضوع را نمی پذیرد. مهمترین مرزبان‌ها در داخل حوزه سرزمینی خود مردم و ساکنینی روستاهای مرزی هستند که در آنجا به لحاظ تعلق خاطری که به ملک و سرزمینشان دارند، از موقعیتشان حفاظت می‌کنند، امنیت حاصل شده از طریق مرزبانی یک نفر از پایتخت با یک عزیز عشایری و روستا نشین مرزی به هیچ عنوان قابل مقایسه نیست و همانند همه این سال‌ها با جان و دل از سرزمینشان دفاع می‌کنند.
در ضمن افرادی که به حاشیه نشینی روی آورده اند معمولا جذب مشاغل غیر قانونی مانند قاچاق میشوند و همچنین احتمال واگرایی و اقدامات غیر قانونی از طرف آنان بیشتر میشود.
ظرفیت‌های فراوانی در مرز وجود دارد همچون، پرورش شتر و استفاده از گوشت و لبنیات آن، استفاده از ظرفیت‌های عشایری در مرز و اشتغال‌زایی، روستاهای مرزی می‌توانند تولید کننده قوی برای صادرات به کشور افغانستان و کشورهای مجاور باشند، که متاسفانه دیده نمی‌شوند.
جنگ خاموش بین ایران و افغانستان
به طور کلی نگاه دولت افغانستان به آب به عنوان یک منبع هیدروکربنی است. ازنظر دولتمردان افغانستان، آب در حکم نفت است و دولت باید بخشی از هزینه های خود را از راه فروش آن به همسایگان تامین کند.
در سال ۱۳۳۲ ه .ش. افغانستان با تکمیل سدهای مخزنی ارغنداب و کجکی، محدودیت بیشتری برای جریان آب رودخانه هیرمند به سمت سیستان ایجاد کرد . آبگیری سدهای مذکور موجب کاهش جریان آب به سمت سیستان و قطع آن در دوره کوتاهی شد که منجر به وارد آمدن خساراتی به مردم سیستان و انجام اعتراضاتی از جانب آنها شد.
حسن روحانی ۱۲ تیرماه ۱۳۹۶ شمسی در” همایش بین المللی مقابله با گرد و غبار” منشا ۸۰ درصد گرد و غبار در کشور را ناشی از عوامل خارجی از جمله سدسازی‌ها در ترکیه و افغانستان و تأثیر آن بر محیط زیست برخی از استان‌های ایران دانسته است. متعاقب آن ده‌ها نفر از ساکنان و فعالان مدنی هلمند در جنوب افغانستان در اعتراض به سخنان حسن روحانی در مورد نتایج زیانبار ایران از سدسازی در افغانستان، دست به تظاهرات زدند. تظاهر کنندگان هلمند، سخنان مقامات ایران را مداخله جویی آشکار در امور داخلی افغانستان نامیدند. با این تفاسیر مساله حقابه هنوز پرونده‌ای است که در روابط دو کشور، بسته نشده و ممکن است در بحرانی ترین حالت، به جنگ آب تبدیل شود. اظهارات قبلی اشرف غنی احمدزی در تهران گویای بخشی از سیاست قدیم و جدید ژئوپلیتیکی افغانستان در قبال ایران از طریق اهرم‌های متعدد آبی است. به طوری که میتوان به آن سیاست “آب در برابر مهاجرین” و بعدها ” آب در برابر همه چیز” اطلاق کرد. وی در سال ۱۳۹۴ شمسی در سفارت افغانستان گفت: «کابل در مواجهه با کشورهای همسایه در موضع ضعف نیست. کشورهای همسایه هم به افغانستان احتیاج دارند. ما برای حل مشکل مهاجران به تهران التماس نکرده‌ایم، نیازی به التماسی نیست.»! اشرف غنی با اشاره به حوزه آبی هریرود گفت: اگر دولت ایران برای حل معضل مهاجران اقدام نکند، کابل هم نیازی نمی‌بیند تا به خواستهای ایران در رابطه با حقابه ایران ترتیب اثر دهد. کابل در مواجهه با کشورهای همسایه در موضع ضعف نیست و کشورهای همسایه هم به افغانستان احتیاج دارند. «اگر ایران به اخراج مهاجرین افغان ادامه بدهد، افغانستان تمام روابط بازرگانی خود با این کشور را قطع خواهد کرد»!
همچنین محمد جواد ظریف در مجلس در پاسخ به سوال دهمرده نماینده زابل در خصوص دلیل انجام نشدن اقدامات جدی درباره‌ی حقابه ایران از رودخانه هیرمند از افغانستان گفت: موضوع حقابه جمهوری اسلامی ایران از رودخانه هیرمند و حریررود دو موضوعی است که سال‌ها مساله‌ی دولت ایران و افغانستان بوده است. وزیر خارجه با بیان اینکه سیستان و بلوچستان به پنج تا هفت میلیارد متر مکعب آب نیاز دارد، گفت: حقابه هیرمند تنها ۷۲۰ میلیون متر مکعب آب سیستان را تامین می‌کند، باید موضوع هامون نیز مورد پیگیری قرار گیرد تا مشکلات گرد و غباری رفع شود. این نشان می‌دهدکه نیاز به برنامه جامعی وجود دارد، باید تمامی تلاش به کار گرفته شود تا این مشکل حل شود. ظریف در عین حال گفت: ما اکنون یک راه در پیش داریم و آن اقدام متقابل است این یعنی به حوزه‌های دیگر افغانستان فشارآورده بود که این تنها اهرم درحوزه دیپلماسی است. ما امیدواریم افغانستان ما را مجبور به اعمال فشار نکند و به نیازهای همسایه بزرگ خود یعنی ایران توجه کند که همواره توجه ویژه‌ای به این کشور داشته است.
درهمین راستا تاکنون افغانستان امتیاز های زیادی از ایران بابت اجازه ورود آب های رودخانه گرفته است. تنها دریک مورد در سال ۱۳۵۰ دولت ایران ۲میلیارد دلار کمک مالی به افغانستان انجام داد.
نتیجه گیری:
۱-افغانستان به رود های هریرود و هیرمند به عنوان یک ابزار سیاسی نگاه می کند و دکترین سیاست خارجی خود در قبال ایران و پاکستان را بر این مبنا قرار داده است.
۲-محصور در خشکی بودن این کشور نیز در این مورد بی دلیل نیست چون افغانستان از این راه خواهان بیرون آمدن از انزوای ژئوپلتیکی می باشد. این وضعیت قادر است امنیت ملی ایران در شرق را به خطر بییندازد.

۳-شکّی برجای نمی ماند که درنتیجه ی خشک شدن هامون و قطع جریان آب هیرمند، نه تنها شکارچیان، بلکه صیادان سیستانی نیز با خشک شدن تالاب ها شغل خود را از دست داده و برخی از آنها به نقاط دیگر کشور مهاجرت کردند.کم شدن یا از دست دادن درآمدهایی که از راه کشاورزی، باغ داری، دام داری، ماهی گیری، شکار و صنایع دستی به دست می آمده است، به معنای روی آوردن بخشی از ساکنان منطقه به فعالیت های دیگری چون قاچاق کالا، سوخت و مواد مخدر است. با توجه به آمارهای مرتبط با کشف موادمخدر تا سال ۱۳۸۸ که از سوی فرماندهی انتظامی سیستان و بلوچستان اعلام شده، می توان صحت این گفته را تأیید کرد. در سال ۱۳۸۹ نیز نسبت به سال ۱۳۸۸ ، کشف موادمخدر با ۱۱۶ درصد و در روزهای سپری شده از سال ۱۳۹۰ نیز در قیاس با مدت مشابه سال پیش، با رشد ۵۰ درصدی همراه بوده است.
۴-در یکصد سال گذشته افغانها با ساخت سدهای مخزنی و انحرافی روی رود هیرمند و جداکردن کانالهای متعددی از آن ، میزان آب جاری به سمت ایران (سیستان ) را کاهش داده اند. این موضوع در مواقع خشکسالی در بخش علیای رودخانه کم آبی سیستان را تشدید کرده است.
۵-قرار گرفتن سیستان در بخش انتهایی حوضه هیرمند و وابستگی شدید آن به آب هیرمند، ناحیه سیستان را بشدت آسیب پذیر کرده است . افزایش مصرف آب هیرمند در افغانستان در صد سال گذشته و کاهش آب جاری به سمت سیستان باعث کوچکتر شدن مساحت هامون، کاهش وسعت زمینهای کشاورزی سیستان و در نهایت سبب مهاجرت تعداد زیادی از جمعیت این منطقه شده است.
۶-قرارداشتن سر چشمه ها و بخش وسیعی ازحوضه رودخانه هیرمند در فضای سرزمینی افغانستان ، این کشور را به لحاظ ژئوپلیتیکی در موضع فرادستی و کشور ایران را در موضع فرودستی قرار داده است و سبب شده است تا دولت افغانستان از هیرمند به عنوان ابزار سیاسی، سیاست خارجی و مواضع ایران را تحت الشعاع قرار داده و در مواقع خاص امتیاز بگیرد . این در شرایطی است که ایران به طورعمده از طریق رودخانه هیرمند و هریرود به منابع آبی خارج از مرزهای خود و به طورمشخص به افغانستان وابسته است و این امر نوعی چالش ژئوپلیتیکی برای ایران محسوب می شود.
راهکارها:
۱-تغییر شیوه آبیاری در افغانستان و ایران از آّبیاری غرق آبی به سمت آبیاری تحت فشار یا قطره ای
۲-تغییر محصولات مورد کشت از تریاک و خشخاش در افغانستان به سمت سایر محصولات متناسب با با کم آبی با در نظر گرفتن کشت های مبتنی بر کم آبی
۳-موضوع آب هیرمند، یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که باید قبل از آنکه حکومت افغانستان به چنگ مخالفان دوستی دو کشور نیفتاده و حتی قبل از قدرت‌یابی بیشتر دولت افغانستان، از سوی ایران نسبت به حل کامل آن اقدام شود. چرا که به موازات افزایش قدرت، انتظارها و قدرت چانه‌زنی نیز افزایش می‌یابد.
۴-ایران باید به صورت جدی و در عالی‌ترین سطوح تصمیم گیری، با این موضوع روبرو شود و از فرار یا به تعویق انداختن موضوع، پرهیز کند. به نظر برخی از اندیشمندان، ایران می‌تواند به عرف و حقوق بین الملل(در خصوص نحوه استفاده از آب‌های بین المللی) تمسک جوید.
۵-استفاده از اهرم مهاجران (خاصه مهاجران غیرقانونی) و دیپلماسی اقتصادی و بُرد- بُرد با محوریت تقویت ترانزیت بندر چابهار به عنوان بهترین راه اتصال به شبه قاره و اقیانوس هند، نیز هم زمان می‌تواند به عنوان یک گزینه در دستور کار تهران قرار گیرد.
۶-جایگزین کردن سایر روش های درآمد زایی در شرق به جای کشاورزی مانند گردشگری، و ایجاد وابستگی کمتر نسبت به آب بالادست.

نوشته شده توسط :شنتیا ( انجمن تاریخ ایران بان)